![]() |
دو شنبه 20 اسفند 1397 |
سفرنامه پوکت
اسم من زهراست و میخوام که خاطرات سفرم به پوکت (Phuket) رو براتون بنویسم. من در مورد پوکت چیزای زیادی نشنیده بودم و نمیدونستم که چجور جاییه. ولی میخواستم یک سفر به یاد موندنی به یک جایی که نمیشناسمش داشته باشم. پس شروع کردم به جستجو و خوندن مطلب در مورد جاهای مختلف دنیا. پوکت از جمله جاهایی بود که چیزی در موردش نشنیده بودم، به خاطر همین کنجکاو شدم و شروع کردم به تحقیق و پرس و جو. توی اینترنت چیزای زیادی در موردش خوندم که باید بگم واقعا من رو به وجد آورده بودن. جاذبه های پوکت کم نبودن! ولی خب میدونید توی برنامه ریزی سفر فقط خوندن توی اینترنت برام کافی نبود. پس رفتم سراغ دوتا از دوستام که میدونستم اونا اطلاعات بیشتری از من دارن. اسم دوستام الهام و مهسا بود. یک روز که با هم قرار گذاشته بودیم و هم دیگرو دیدیم، ازشون در مورد پوکت پرسیدم. اونا هم شروع کردن به توضیح دادن. دقیقا چیزایی رو گفتن که توی نت نوشته شده بود. پس همه چیز در مورد پوکت حقیقت داشت! همونجا بود که تصمیم گرفتم به پوکت برم. البته این رو هم بگم که تنهایی به این سفر نرفتم. الهام و مهسا هم مثل همیشه پایه بودن و گفتن که اونا هم میخوان باهام بیان. ولی گفتن فعلا شرایطش رو ندارن، پس از من خواستن یک مدتی رو صبر کنم. من هم از تنهایی سفر کردن اصلا خوشم نمیومد، پس قبول کردم و بهشون گفتم که هر وقت تونستن بهم خبر بدن تا برنامه ریزی کنیم. من خونده بودم که بهترین وقت رفتن به پوکت بین آذر ماه تا اسفند ماهه. اواخر دی ماه بود که با دوستام حرف زدم و گفتم که زودتر برنامه ریزی کنیم و تا وقتی که آب و هوای پوکت خوبه به اونجا بریم. اونا هم قبول کردن و گفتن که دیگه مشکلی ندارن. پس برنامه ریزی سفرمون رو برای اوایل اسفند ماه شروع کردیم. نمیتونستیم خیلی زیاد توی پوکت بمونیم. پس یک سفر چهار روزه رو برنامه ریزی کردیم. خیلی هیجان زده بودیم که میخوایم به پوکت بریم. من تنها کسی بودم که خاطرات سفرش رو مینوشت، پس الان میخوام خاطراتمون رو مثل یک سفرنامه بنویسم و به شما سفرنامه پوکت رو ارائه بدم. اگه شما هم دوست دارید با پوکت آشنا بشید و بتونید سفرتون رو برنامه ریزی کنید، این سفرنامه رو حتما بخونید. راستی این رو هم بدونید که برای رفتن به پوکت راههای زیادی هست، مثل رزرو تور ارزان پوکت .
فرودگاه پوکت
بیاید اول از همه از فرودگاه شروع کنیم. بعد از این که در مورد فرودگاه پوکت پرس و جو کردیم، فهمیدیم که پوکت هیچ پرواز مستقیمی از ایران نداره. برای این که به پوکت برسیم باید دو مسیر رو طی میکردیم. برای مثال میتونستیم از شرکت هواپیمایی امارات یا قطر استفاده کنیم. به این شکل که اگه با هواپیمایی امارات به پوکت سفر میکردیم، توی دبی توقف داشتیم و بعد به پوکت میرفتیم، و اگه شرکت هواپیمایی قطر رو انتخاب میکردیم، توی دوحه توقف داشتیم. این دوتا شرکت هواپیمایی، بهترین ایرلاینهایی بودن که ما پیدا کرده بودیم. پس شرکت هواپیمایی امارات رو انتخاب کردیم. راستی این رو هم بگم که پوکت یک فرودگاه داره و اون هم فرودگاه بین المللی پوکت (Phuket International Airport) نام داره. خب ما هواپیمایی امارات رو انتخاب کردیم و بعد از یک توقف کوتاه توی دبی به سمت پوکت رفتیم.
اخذ ویزای توریستی پوکت
برای این که بتونیم به پوکت بریم، باید اول ویزای توریستی تایلند (Thailand) رو میگرفتیم. با کمی تحقیق و پرس و جو فهمیدیم که این ویزای توریستی 60 تا 90 روز اعتبار داره و باید هزینهای معادل 35 یورو پرداخت کنیم. این رو هم بگم که برای گرفتن ویزای توریستی تایلند کپی شناسنامه، کارت ملی، پاسپورت با حداقل 6 ماه اعتبار، عکس 3*4، کپی بلیط و ووچر هتل رو باید ارائه بدید تا بهتون ویزا رو تحویل بدن. خب ما هم اقدام کردیم و با ارائه این مدارک، ویزای توریستی تایلند رو گرفتیم.
هتلهای پوکت
یکی دیگه از قسمتهای مهم برنامه ریزی سفر، انتخاب هتل بود. پوکت هم مثل همه شهرها و کشورهای توریستی، هتلهای زیادی داره؛ از هتلهای ارزون قیمت گرفته تا هتلهای گرون قیمت و لوکس. من و دوستام خیلی سر این موضوع حرف زدیم و بهتره بگم بحث کردیم. آخه مهسا خسیس بازی درمیاورد و میگفت یک هتل ارزون رزرو کنیم، ولی نظر من و الهام روی هتلهای گرون و 5 ستاره بود. آخرش نه حرف ما شد و نه حرف مهسا. یک هتل 4 ستاره و البته خیلی شیک و لوکس رو رزرو کردیم. همین که من چشمم به عکسهای هتل افتاد، گفتم که خودشه و باید همین هتل رو رزرو کنیم. ساحل اختصاصی هتل، استخر بی نهایت قشنگش، اتاقهای دل باز با پنجرههای بزرگش، همه و همه عقل و هوش از سر من پروندن و همین هتل رو رزرو کردیم. درسته که یک هتل 4 ستاره بود، ولی واقعا چیزی از هتلهای 5 ستاره کم نداشت. هتلی که ما رزرو کردیم اسمش هتل آماری پوکت (Amari Phuket hotel) بود. این هتل توی ساحل پاتونگ قرار داشت، حدود 15 کیلومتر از مرکز شهر پوکت دورتر بود، و 40 کیلومتر هم از فرودگاه بین المللی پوکت فاصله داشت.
روز اول سفر به پوکت
خب بیاید از روز اولی که پامون به پوکت رسید شروع کنیم. روز اول وقتی به فرودگاه رسیدیم، چون وسیلههامون خیلی زیاد بود، پس یک تاکسی گرفتیم و خودمون رو به هتل رسوندیم. هر چی از هتلمون تعریف کنم کم گفتم! وقتی به هتل رسیدیم، اتاقمون رو تحویل گرفتیم، وسیلهها رو توی اتاق گذاشتیم، و کمی استراحت کردیم. اتاقهاش واقعا دنج و راحت بودن. درسته هتل 4 ستاره بود ولی به نظر من در حد یک هتل 5 ستاره بود. روز اول رو قصد نداشتیم جایی بریم و به جاذبه های گردشگری پوکت سری بزنیم، میخواستیم همونجا توی هتل بمونیم و از امکانات رفاهی هتل استفاده کنیم. هم خسته راه بودیم و هم توی برنامه ریزیمون یک روز رو توی هتل باید میگذروندیم، که فکر کردیم روز اول بهترین زمانه. پس روز اول رو توی هتل بودیم و بیاید از کارایی که کردیم براتون بگم. وقتی کمی استراحت کردیم دیگه دم دمای ظهر و وقت نهار بود. ولی اگه نهار میخوردیم نمیتونستیم سراغ تفریحات آبی بریم. پس بیخیال نهار خوردن شدیم و رفتیم که گشت و گذار رو شروع کنیم. اول از غواصی شروع کردیم! همیشه عاشق این کار بودم. این که زیر آب باشی و بتونی ماهیها رو از نزدیک ببینی و لمسشون کنی، حس فوق العادهای داره. انقدر خوب بود که اصلا دلم نمیخواست تموم بشه و از آب بیرون بیام. من و الهام غواصی رو امتحان کردیم و باید بگم عالی بود. ولی مهسا از همون اولش هم میترسید، همش سعی میکرد ما رو منصرف کنه، ولی خب موفق نشد. پس خودش بیرون وایستاد و ما رو نگاه کرد. ما هم خیلی سعی کردیم قانعش کنیم که یک بار امتحان کنه ولی انقدر از آب و ماهیها میترسید که راضی نشد. به هر حال، ما دوتایی امتحانش کردیم و میتونم بگم اگه این کار رو نمیکردیم، حتما پشیمون میشدیم. بعد از این که غواصی تموم شد، رفتیم سراغ استخر. این بار هم من و الهام بیشتر هیجان داشتیم. نمیدونم چرا مهسا اینهمه از آب میترسه، ولی هر سری ما سراغ آب و استخر میرفتیم اون یک گوشه وایمیستاد و نگاه میکرد. اما این دفعه حداقل توی استخر اومد. وقتی توی استخر رفتیم، من و الهام شروع کردیم به شنا کردن و خوش گذرونی، ولی مهسا فقط آروم توی آب راه میرفت. این رو باید بگم که از منظره هم لذت میبرد! آره درسته! منظره! آخه استخر هتل توی بالکن بود و به خاطر همین هم منظره خیلی خیلی قشنگی داشت. ما توی ایران همچین استخرهای روبازی نداریم و همه استخرها سر پوشیده هستن. میتونم به جرعت بگم استخر روباز، اون هم توی بالکن هتل با همچین منظرهای واقعا با هر چیزی که قبلا دیدیم فرق داره و حتما باید امتحانش کرد. بعد از این که از استخر بیرون اومدیم، رفتیم یه دوش گرفتیم و لباسامون رو عوض کردیم. دیگه خیلی گرسنمون شده بود و باید حتما یه چیزی میخوردیم. سر راهمون، قبل از رسیدن به هتل، یکمی خرید کرده بودیم و خوارکی خریده بودیم. خوراکیها رو برداشتیم و رفتیم توی ساحل اختصاصی هتل نشستیم. یکم هله هوله خوردیم و کمی ته دلمون رو گرفت تا بتونیم تا موقع شام صبر کنیم. توی ساحل قدم زدیم، عکس گرفتیم، گفتیم و خندیدیم، رفتیم توی باغ هتل و گشتیم، لا به لای درختا عکس گرفتیم، نشستیم و از منظره لذت بردیم. رفتیم و سری هم به فروشگاه هدایای هتل زدیم. چندتا مجسمه خریدیم. مجسمه فیل خیلی توی پوکت زیاده و خیلی هم قشنگن. من دوتا مجسمه خریدم و خیلی هم دوستشون دارم. دوستام هم چندتا مجسمه خریدن و یکم گشتیم تا این که دیدیم دیگه وقت شام شده. به رستوران هتل رفتیم تا شام بخوریم. از صبح چیزی نخورده بودیم و حسابی گرسنمون شده بود. راجب غذاهای پوکت و غذاهایی که هتل میخواد برامون سرو کنه چیزی نمیدونستیم بخاطر همین یکم دلشوره داشتیم که با چه طعم و مزهای قراره رو به رو بشیم. وقتی غذاها رو آوردن و شروع کردیم، دلشورمون تبدیل به هیجان شد! آخه غذاهاش واقعا با کیفیت و خوشمزه بودن. نمیشد هیچ ایرادی بهشون گرفت. بعد از خوردن شام به اتاقمون رفتیم. تا ساعت 2 نصف شب توی اتاق بازی میکردیم؛ از پاسور و حکم گرفته تا پانتومیم. خیلی بهمون خوش گذشت و اصلا دلمون نمیخواست بخوابیم، ولی باید استراحت میکردیم تا بتونیم صبح زود از خواب بیدار شیم بریم سراغ جاذبه های توریستی پوکت و گشت و گذار توی پوکت. پس توی تخت خوابهامون رفتیم و نمیدونم کی خوابیدم و کی زمان گذشت.
روز دوم گشت و گذار در پوکت
اصلا نفهمیدم کی خوابم برد، فقط یک دفعه دیدم هوا روشن شده و دیگه باید از خواب بیدار شیم. هر شهر و کشوری غذا و صبحونههای مخصوص خودش رو داره. پوکت هم همینطوره و صبحونههای خاصی داره. به خاطر همین صبح زود از خواب بیدار شدیم تا خودمون رو به صبحونه هتل برسونیم. هتل صبحونه مخصوص پوکت رو سرو میکرد و میتونم مواد غذایی که توی صبحونه سرو میشد رو بهتون معرفی کنم. این مواد غذایی گوشتهای کبابی (Grilled meats)، خانوم کروک (Khanom krok) که یجور فرنیه، دونات (pathongko)، املت و برنج (Omelette and rice)، خائو تام (Khao tom)، دیم سوم (Dim sum)، میوه، روتی کانای (Roti canai) که یجور نون سرخ شدست بودن. خب راستش رو بخواید من همش رو دوست نداشتم. مثلا از خانوم کروک خوشم نیومد چون کلا از فرنی خوشم نمیاد، یا از مزه خائو تام زیاد خوشم نیومد. ولی باقی غذاها فوق العاده خوشمزه و لذیذ بودن. این صبحونه یک صبحونه کامله و برای ما ایرانیها که برای صبحونه برنج یا کوشت نمیخوریم، یکم سنگینه. ما که حسابی سیر شده بودیم و دیگه نای تکون خوردن نداشتیم. وقتی صبحونه تموم شد به طرف اولین جایی که میخواستیم توی پوکت بریم راه افتادیم. اولین جایی که رفتیم موزه تای هوا پوکت (Thai Hua Museum) بود. این موزه توی جادبه کرابی قرار داره. ساختمون موزه خیلی قشنک و جذابه. این موزه یک باغ خیلی زیبا هم داره که میشه اونجا ابزارهای بزرگ و ماشینهای قدیمی رو دید. این موزه از ساعت 9 تا 17 بازه و ما میتونستیم بین این ساعت از موزه تای هوا بازدید کنیم. موزه تای هوا جای واقعا قشنگ و دیدنیه. با رفتن به این موزه ما تونستیم یکم با تاریخ پوکت تایلند آشنا بشیم. توی موزه تای هوا یک سری فیلم پخش میشد که به زبان چینی بودن ولی زیرنویس هم داشتن و تاریخ تایلند رو برای بازدیدکنندهها بیان میکردن. ما که واقعا از بودن توی این موزه لذت بردیم و همه چیزای قدیمی توی موزه برامون جالب بودن. بهتون پیشنهاد میکنم اگه میخواید به پوکت برید و کمی هم با تاریح تایلند آشنا بشید، حتما به موزه تای هوا برید.
دم دمای ظهر بود که از توی موزه بیرون اومدیم و از اونجایی که صبحونه رو کامل خورده بودیم، اصلا گرسنمون نشده بود، پس به طرف دومین جاذبه پوکت راه افتادیم. دومین جایی که رفتیم جزیره فیفی (Phi Phi Islands) بود. این جزیره فوق العاده زیبا توی 50 کیلومتری پوکت قرار گرفته. شنیده بودیم که جزیره فیفی از 6 جزیره که کنار هم قرار دارن تشکیل شده و پر از غار، صخرههای سنگ آهک و ساحلهای شنی بی نظیره. ساحل میمونها هم یکی دیگه از جاهاییه که توی این جزیره وجود داره و توریستای زیادی به اونجا میرن. اما باید مواظب بود. این میمونها همشون مهربون نیستن و بعضیاشون حالت تهاجمی دارن. وقتی ما میخواستیم به یکی از این میمونها غذا بدیم، بهمون حمله کرد و اگه محلیهای اونجا نمیومدن و جلوش رو نمیگرفتن، حسابمون رو رسیده بود! جزیره فیفی فوق العاده زیباست! وقتی که به این جزیره رسیدیم برای چند دقیقهای محو زیبایی فوق العاده جزیره بودیم. قایق سواری کریم و توی جزیره حسابی گشتیم. توی غارها رفتیم و از اونجایی که به مکانهای تاریک و پر رمز علاقه خاصی داریم، حسابی توی غارها گشتیم. گشتیم و گشتیم، حتی شاممون رو هم توی همین جزیره و توی یکی از رستورانهای فوق العاده اون خوردیم. دیگه دیروقت بود و باید به مرکز شهر برمیگشتیم تا به هتل بریم. از کشتیهای خصوصی که سریع السیر هستند استفاده کردیم تا توی 45 دقیقه به داخل شهر پوکت برسیم. خب این کشتیهای خصوصی گرونتر از قایقها و کشتیهای عمومی هستن ولی چون سریعتر حرکت میکنن، پس ترجیح دادیم سوار این کشتیهای خصوصی بشیم. وقتی به هتل رسیدیم ساعت حدودای 11:30 بود. حسابی خسته و کوفته شده بودیم پس تصمیم گرفتیم یک دوش بگیریم تا حالمون سر جاش بیاد و راحت بتونیم استراحت کنیم. بعد از این که هر سه تامون دوش گرفتیم روی تخت خوابهامون ولو شدیم و خوابیدیم... این هم از روز دوم... اون روزا واقعا فوق العاده بودن و هیچوقت یادم نمیره که چقدر بهمون خوش گذشت. من بهتون پیشنهاد میکنم شما هم وقت رو تلف نکنید و با رزرو تور لحظه آخری پوکت، سفر رویایی خودتون رو شروع کنید.
روز سوم در پوکت
حالا نوبت روز سومه. روز سوم هم صبح زود از خواب بیدار شدیم و خودمون رو به صبحونه هتل رسوندیم. صبحونه رو که خوردیم به طرف یکی از بهترین مراکز خرید پوکت راه افتادیم. مرکز خرید جانگسیلون (Jungceylon Shopping Center) جایی بود که انتخاب کرده بودیم. این مرکز خرید توی منطقه پاتونگ قرار گرفته و 200 مغازه داره. ساعت کاری مرکز خرید جانگسیلون از 10 صبح تا 11 شبه. خب وقتی به این مرکز خرید رسیدیم و شروع به گشتن و خرید کردیم، فکر نمیکردیم که خیلی زمان لازم باشه؛ ولی چیزی حدود 4 ساعت توی مرکز خرید گشتیم و خرید کردیم. این دفعه صبحونه رو خیلی نخورده بودیم و به خاطر همین هم گرسنمون شده بود. بعد از این که خرید و گشتن توی مرکز خرید تموم شد، به فودکرت مرکز خرید جانگسیلون رفتیم و نهارمون رو خوردیم. غذاهاش واقعا لذیذ و با کیفیت بودن!
وقتی نهارمون رو خوردیم و دیگه نمیخواستیم خرید کنیم، به هتل برگشتیم تا وسیلههامون رو توی اتاق بذاریم و دوباره به گردش بریم. وسیلههامون رو گذاشتیم و لیست گردشمون رو نگاه کردیم. جاذبه گردشگری بعدی پوکت که توی لیست گردشمون نوشته بودیم، پارک تاریخی خائو فانوم رانگ (phanom rung) بود. این پارک تاریخی توی شمال شرق پوکت قرار گرفته و 1200 سال قدمت داره! وقتی به پارک تاریخی خائو فانوم رانگ رسیدیم، زیبایی شگفت انگیزش ما رو به خودش خیره کرده بود. برای چند دقیقهای محو تماشای زیبایی خارق العاده پارک بودیم و هیچ حرفی نمیزدیم یا حرکتی نمیکردیم. به کسایی که مثل ما عاشق عکس گرفتن هستن، میتونم بگم که این پارک مکان فوق العادهای برای عکاسیه. شاید وقتی از اینهمه زیبایی تعریف میکنم نتونم منظورم رو دقیق بهتون برسونم، شما خودتون باید از نزدیک این پارک رو ببینید! پارک تاریخی خائو فانوم رانگ یکی از جاذبههای تاریخی خیلی مهم پوکت محسوب میشه. تا تاریک شدن هوا توی پارک گشتیم و بعد به هتل برگشتیم. شام رو توی هتل خوردیم و بعد از این که یک دوش گرفتیم نشستیم با هم یکم حرف زدیم. دیگه خوابمون گرفته بود، پس رفتیم توی تخت خوابمون و خواستیم که بخوابیم.
روز چهارم گردش در پوکت
دیگه روز آخر گردش توی پوکت بود... اون روز هم صبح زود بیدار شدیم و خودمون رو به صبحونه هتل رسوندیم. اون صبحونه خوشمزه رو که خوردیم راه افتادیم. این دفعه میخواستیم به ساحل پاتونگ (Patong Beach) بریم. پس به طرف این ساحل راه افتادیم. وقتی به ساحل پاتونگ رسیدیم باز هم زیبایی فوق العاده زیاد اون ما رو به هیجان آورد. اول کمی عکس گرفتیم و با پای برهنه روی شنهای سفید ساحل راه رفتیم. قدم زدن روی شنهای داغ بدون کفش حس فوق العادهای داره. بعد رفتیم سراغ تفریحهای آبی ساحل پاتونگ. اول سوار قایق شدیم و به ماهیها غذا دادیم. وقتی غذا رو روی آب میریختیم، ماهیها میپریدن تا زودتر از همدیگه غذا رو بخورن. صحنه خیلی قشنگ و جالبی بود. بعد از غذا دادن به ماهیها، رفتیم سراغ پاراگلایدر. پاراگلایدر هم یکی دیگه از ورزشهایی بود که همیشه دوست داشتم انجامش بدم. بودن توی آسمون، دیدن ساحل و آبهای شفاف زیبای پاتونگ حس فوق العادهای بود که تا اون لحظه تجربش نکرده بودم. بعد از این که گشتیم و از تفریحهای آبی لذت بردیم، رفتیم که نهار بخوریم. همونجا توی ساحل پاتونگ نهارمون رو خوردیم و رفتیم که معبد سووان خیری وونگ (Suwan Khiri Wong Temple) رو ببینیم. این معبد هم یکی دیگه از جاهاییه که فرهنگ پوکت رو به رخ هر بازدیدکنندهای میکشه. معبد سووان خیری وونگ زیبایی بی نظیری داره و اگه به پوکت رفتید حتما باید از این معبد بازدید کنید. هوا که تاریک شد برگشتیم به هتل تا وسایلامون رو جمع کنیم و استراحت کنیم تا بتونیم صبح بیدار شیم و از پرواز جا نمونیم. وقتی به هتل رسیدیم یه راست رفتیم توی اتاق، وسیلهها رو تقریبا جمع و جور کردیم و بعد از دوش گرفتن سریع رفتیم که بخوابیم. این هم از شب چهارم و دقیقا همون شب آخر...
روز پنجم گردشگری در پوکت
صبح روز پنجم باید زود از خواب بیدار میشدیم و خودمون رو به فرودگاه میرسوندیم تا از پرواز جا نمونیم. اون چند روز انقدر بهمون خوش گذشته بود که اصلا دلمون نمیخواست برگردیم. کاش میتونستیم بیشتر توی پوکت بمونیم... حالا که یاد اون روزا میفتم، خیلی دلم هوای پوکت رو میکنه... اون روز اصلا دلمون نمیخواست از روی تخت خوابمون بلند شیم، چون دلمون گرفته بود و نمیخواستیم که برگردیم... ولی چارهای نداشتیم و چهار روز ما توی پوکت تموم شده بود... پس بلند شدیم، وسیلههامون رو با دقت جمع کردیم تا چیزی جا نمونه. به سمت فرودگاه راه افتادیم... سوار هواپیما شدیم... سفر ما تموم شد... این همه خاطرات من از چهار روز توی پوکت بود. امیدوارم این سفرنامه تونسته باشه بهتون توی برنامه ریزی سفر به پوکت کمک کنه. اگه دنبال اطلاعات بیشتری در مورد این شهر کم نظیر هستید، میتونید به راهنمای سفر به پوکت مراجعه کنید و همه اطلاعاتی که لازم دارید رو به دست بیارید. راستی! کم مونده بود یادم بره! اگه میخواید برنامه سفرتون به پوکت رو بچینید، من بهتون تور پوکت رو پیشنهاد میکنم. اگه میخواید سریع و با خیال راحت سفرتون به پوکت رو برنامه ریزی کنید، توریاب بهترین گزینه شماست.
نظرات شما عزیزان:
:: برچسبها: ـایلند, پوکت,
![]() نویسنده : iman
![]() |